حدود سه هزار نفر دارای اختلالات شنوایی در کرمانشاه شناسایی شد
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۰۶۳۸۰
به گزارش خبرنگار ایرنا؛ فاطمه رضوانمدنی روز چهارشنبه در مراسم راهاندازی بخش کاشت حلزون در بیمارستان امام خمینی(ره) کرمانشاه همچنین از غربالگری شنوایی ۱۳ هزار و ۳۰۰ نفر توسط بهزیستی در ۶ ماه سپری شده از سال جاری خبر داد و افزود: از این تعداد ۶۳۰ نفر دارای اختلال شنوایی و ۷۰ نفر نیز نیازمند مداخلات درمانی بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ادامه با اشاره به خدمات توانبخشی توسط بهزیستی به افراد ناشنوا در ۶ ماه سپری شده از سال جاری، گفت: انجام ۱۶ مورد کاشت حلزون، اهدای ۹ هزار حلقه باطری سمعک، تعمیر ۶۱ دستگاه کاشت حلزون و همچنین اهدای ۲۹۳ سمعک از جمله این خدمات است.
او تعداد مراکز بهزیستی ارائه دهنده به افراد دارای اختلال شنوایی در استان را سه مرکز غیردولتی و ۲ مرکز دولتی عنوان کرد.
وی توضیح داد: افرادی که در ارزیابیهای جامع شنوایی، کاهش شنوایی حسی - عصبی شدید تا عمیق در آنها تشخیص قطعی داده شده باشد و تقویت آستانههای شنوایی آنها با سمعک به حد مطلوب و لازم برای رشد گفتار و زبان که از اهداف مهم توانبخشی شنوایی است، نرسد شرایط لازم را برای کاشت حلزون دارند.
او اظهار داشت: کم شنوایی پس از معلولیت جسمی و ذهنی شایعترین مشکل مادرزادی است که به عنوان اختلالی پنهان در نوزادان، در صورت عدم اطلاع و شناسایی به موقع پیامدهای ناگواری در برخواهد داشت.
وی ادامه داد: با توجه به شروع مرحله زبانآموزی از بدو تولد، تشخیص به هنگام کمشنوایی و ارائه خدمات توانبخشی به موقع بسیار حائز اهمیت بوده و میتواند عوارض ناشی از آن را به حداقل رساند.
به گفته مدیرکل بهزیستی استان کرمانشاه، فعالیتهای بهزیستی در خصوص توانبخشی افراد کمشنوا شامل تشخیص کمشنوایی در قالب انجام طرح غربالگری شنوایی و شنوایی شناسی در مراکز تحت نظارت، ارائه خدمات حمایتی شامل ارائه کمک هزینه تحصیلی، دانشجویی، اشتغال، پرداخت کمکهای موردی، کمک هزینه مسکن، جهیزیه، کمک هزینه کاشت حلزون (مبلغ سه میلیون تومان)، سمعک، باطری و توانبخشی شنیداری با ارجاع و پذیرش کودکان کمشنوا در مراکز خانواده و کودک کم شنوا است.
رضوان مدنی خاطرنشان کرد: امروز غربالگری از جمله اصلیترین روشها برای تشخیص کم شنوایی و شناسایی کودکان کم شنواست که حتی میتواند افت شنوایی در حد بسیار ضعیف را نیز تشخیص دهد و با توجه به اینکه کودک از همان روزهای اول تولد شروع به یادگیری زبان میکند، تشخیص به هنگام کمشنوایی و ارائه خدمات توانبخشی به موقع میتواند عوارض ناشی از آن را به حداقل برساند.
۱۵۰ هزار نفر از جمعیت ۲ میلیون نفری استان کرمانشاه در قالب ۶۳ هزار خانوار زیرپوشش بهزیستی هستند که یک هزار و ۱۰۴ نفر از معلولان، سالمندان و بیماران روانی در مراکز شبانه روزی بهزیستی قرار دارند.
نزدیک به پنج هزار نفر از مردم استان هم پشت نوبت دریافت خدمات از بهزیستی هستند.
۳۰۳۳/۸۰۶۶
منبع: ایرنا
کلیدواژه: درمان ناشنوایی مددجویان بهزیستی کرمانشاه سازمان بهزیستی کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۰۶۳۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تراشههای مغزی بهزودی از رده خارج میشوند/ چه بلایی بر سر بیماران میآید؟
خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ این روزها، فناوری عصبی قابل کاشت به طور چشمگیری پیشرفت کرده است و برای برخی از افراد مبتلا به اختلالات عصبی، بازگشت به زندگی عادی را فراهم میکند. اما با توجه به پیشرفت سریع این فناوری، وقتی این دستگاههای عصبی قابل کاشت منسوخ شوند یا تولید کننده آنها ورشکسته شود، چه اتفاقی میافتد؟
پیشرفتهای عظیم در فناوری پزشکی منجر به توسعه دستگاههای عصبی قابل کاشت مانند محرکهای عمقی مغز، عصب واگال و محرکهای نخاعی شده است. نورالینک ایلان ماسک، رابط مغز-کامپیوتر بیسیم (BCI)، یکی از شناخته شدهترین دستگاهها است. البته اخیراً چین نیز ازایمپلنت مغز-کامپیوتر بیسیم خود رونمایی کرده است که نشاندهنده سریعتر شدن پیشرفتهای علمی در حوزه نوروتکنولوژی است.
دستگاههای عصبشناسی کارآمدی که درون بدن کاربران کاشته میشوند، کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلالات عصبی را بهبود بخشیدهاند. اما با توجه به سرعت پیشرفتی که در حال حاضر شاهد آن هستیم، چه اتفاقی میافتد وقتی که فناوری عصبی کاشته شده به سرعت منسوخ میشوند؟ یا وقتی که تولید کننده آنها دیگر پشتیبانی فنی ارائه نمیدهد (مانند ویندوز که پشتیبانی از نسخههای قدیمیتر سیستمعامل خود را لغو کرده است)؟ آیا این دستگاهها قابل جدا کردن هستند؟ و اگر بله، چه کسی باید هزینه خارج کردن را پرداخت کند؟
حالا باید به این سوال پاسخ داد: آیا باید تدابیری برای پوشش این وضعیتها وجود داشته باشد؟ برخی معتقدند که بله، باید وجود داشته باشد. در مطالعهای که توسط محققان مؤسسه بیماریهای عصبی نورمن فیکسل در فلوریدا، ایالات متحده انجام شد، یک تعریف رسمی از «رها کردن دستگاههای عصبی کاشتهشده» ارائه کرد که به گفته آنها، برای توسعه دستورالعملها، سیاستها و قوانین مرتبط با آن مهم است.
نوروتکنولوژی؛ بخشی از یک آزمایش بالینی است
در سال ۲۰۲۰، مجله «نیچر مدیسنس» داستان ریتا لگت زن استرالیایی را گزارش داد که یک دستگاه کارآزمایی برای درمان صرع در مغزش کاشته شده بود. این دستگاه به عنوان بخشی از یک آزمایش بالینی در مغز لگت قرار داده شد و برای او به خوبی کار میکرد به طوری که گلت دیگر تشنج نمیکرد. با این حال، در نیمهی راه آزمایش، شرکت نورالویستا که دستگاه را تولید کرده بود، به دلیل نگرانی سرمایهگذاران درباره ارائه حمایت مالی به چنین فناوری تهاجمی، تعطیل شد.
با تعطیل شدن این شرکت، دیگر هیچ وسیلهای برای نظارت بر دستگاه وجود نداشت. به طور کاملاً واقعی، دستگاه در سر لگت مرده بود! (البته نه کاملاً، باتری باید سه سال دوام میآورد) و تنها گزینهاش این بود که دستگاه را از مغزش خارج کند.
به گفته فردریک گیلبرت، دانشیار دانشگاه تاسمانی که در زمینه اخلاق نوروتکنولوژی تخصص دارد جدا کردن یک دستگاه معادل قطع درمان است. گیلبرت میگوید کهاین دستگاهها میتوانند به شدت هویت بیمار را تحت تأثیر قرار دهند. ناراحتی ناشی از جدا کردن دستگاه ممکن است به طور مستقیم با کارآیی تکنولوژی مرتبط باشد.
نویسندگان مطالعه فعلی نظریهای را تشکیل دادند که براساس آن، شکست کارآزمایی بالینی عمدتاً خارج کردن دستگاههای فناوری عصبی نیست، بلکه شکست میتواند ناشی از نگرانیهای ایمنی یا اثر درمانی باشد. با این حال، آنها گفتند که برای افرادی که آزمایش بالینی را انجام میدهند، ضروری است که سه معیار را برآورده کنند. اولاً، شرکتکنندگان مطالعه باید در مورد احتمال قطع آزمایش مطلع شوند و مشخص شود که آنها به بخشهای درمان یا کنترل مطالعه تعلق دارند. دوماً، شرکتکنندگان باید در صورت لغو آزمایش مطلع شوند. سوماً، باید منابعی برای درمانهای دیگری که به استانداردهای پذیرفتهشده مراقبت میپردازند، به شرکتکنندگان ارائه شود.
البته، علاوه بر مسئله لغو زودهنگام آزمایشها، مسئله دیگری نیز وجود دارد که وقتی یک کارآزمایی به نتیجه طبیعی خود میرسد، چه اتفاقی برای ایمپلنت مغزی میافتد. در آن شرایط، معمولا حذف دستگاه به شرکت کنندگان ارائه میشود. درحالی که هیچ دستورالعمل روشن و فعلی در مورد ماندن یا برداشتن ایمپلنت وجود ندارد.
خطرات برداشتن تراشههای مغزی
همانطور که قبلاً ذکر شد، یک دستگاه نوروتکنیک که امروزه به عنوان پیشرفتهترین در نظر گرفته میشود، ممکن است فردا پیشرفته نباشد. این دستگاهها دارای تاریخ انقضای داخلی هستند و بدون تعمیر و نگهداری مداوم، کارایی خود را از دست میدهند.
در تابستان ۲۰۲۰، ایلان ماسک بهروزرسانی پیشرفتهای مربوط به کاشت نورالینک را به اشتراک گذاشت. او گفت: در اصل، بخشی از جمجمه به اندازه یک سکه برداشته میشود و الکترودها وارد میشود، سپس قسمتی از جمجمه را که برداشته شده بود جایگزین میکنند. پس از آن ما را با چسب فوق العاده میبندیم، به این ترتیب بسیاری از زخمها بسته میشوند و و بعد از آن فرد میتواند به راحتی پیادهروی کند. این خیلی جالب است.
اما نکته جالبتر بخشی از ارائه بود که مربوط به خوک دوروتی بود که قبلاً یک تراشه نورالینک داشت. ماسک گفت که برداشتن ایمپلنت دوروتی برگشت پذیری دستگاه را نشان میدهد. ماسک میگوید: آنچه دوروتی نشان میدهد این است که میتوانید نورالینک را قرار دهید، آن را حذف کنید و شاد، سالم و غیرقابل تشخیص از یک خوک معمولی باشید.
این تمام چیزی است که ماسک برای حذف دستگاه ارائه کرده و هیچ چیز در مورد خطرات آن نگفته است.
یافتن نظر متخصص در مورد اینکه آیا برداشتن نورالینک یا یک ایمپلنت مغزی دیگر به مغز آسیب میرساند یا خیر، دشوار است. اما، اگر کاشت دستگاهی مانند نورالینک خطر آسیب رساندن به بافت مغز را به همراه دارد، منطقی است فرض کنیم که هنگام برداشتن آن نیز این خطر وجود دارد.
انتهای پیام/